میدانی راستش کار ناتمام زیادی نمانده است که انجام نداده باشم،انگار همه چیز فقط در یک حباب بزرگ جلو می رود،حتی گاهی هم نمی رود یعنی هیچ حرکتی ندارد. حباب بزرگی که تویش زندگی می کنیم،نفس می کشیم گاهی تجربه می کنیم. موسیقی هم گهگاهی پخش می شود، کلاسیک ایرانی و جز! از خوبی هایش است. درست است همه چیز یک نسخه ی تکراری ست از باقی چیزهایی که دیده ام. سردرد های پی در پی و دست هایم که انگار در برابر چیزهایی بسته هستند،به ویژه وقتی در این خاک هستم. منبع
درباره این سایت